وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ...

هُــرمان به معنی هوش و ذکاوت

۱۷ مطلب با موضوع «مباحث مبانی اندیشه اسلامی» ثبت شده است

خداشناسی

بعد از بحث هایی مختصر در مورد مبانی معارف دینی مان حال وقت آن رسیده است که به مسئله خداشناسی بپردازیم و امکان اثبات وجود خداوند را با عقل بررسی کنیم . از این راه است که می توانیم ادعا کنیم دینی داریم که کاملا مبتنی بر عقل و منطق است و به همین دلیل جهان شمول است و قابل استفاده برای تمامی عصرها.

امکان تغییر و تحول در معارف دین

در بحث قبل امکان تغییر در دین را بررسی کردیم و نتیجه گرفتیم که تغییر در بخش هایی از دین نه تنها ممکن بلکه واقع است. پس از آن هم برخی از مهمترین تغییراتی را که در دین وجود دارد مرور کردیم.

در این مطلب به مسئله تغییر و تحول در خود معارف دین می پردازیم و بررسی می کنیم که آیا شناخت ها و معرفت های ما درباره دین دچار تغییر و تحول می شود یا نه؟

برای یافتن پاسخ پرسش فوق در ابتدا می بایست واژه های «تغییر» و «تحول» را تعریف کرده و معانی اصطلاحی و لغوی آنها را مشخص کنیم. بعد از آن نیز امکان هر یک را بررسی کنیم.

 

امکان تغییر در دین

ما انسان ها به حکم انسان بودنمان نیازهایی داریم، در انواع و اقسام مختلف و در درجات متعدد. همان طور که همه ما نیز می دانیم این نیاز ها و به طور کلی همه نیازهای بشر در طول زمان و همیشه درحال تغییر و دگرگونی هستند.

حال سوال  این است که دین ما که ادعای پاسخگویی به همه نیازهای بشر را دارد و ادعا می کند که برای همه ابعاد زندگی ما برنامه ای ارائه کرده است، آیا همراه با نیازها دچار تغییر و تحول می شود یا ثابت است و هیچ گونه تغییر و تحولی در آن رخ نمیدهد؟

خلاصه کلام اینکه آیا تغییر در دین ممکن است یا نه؟

اگر تغییر امکان دارد در چه بخش هایی ممکن است رخ دهد؟

اگر تغییر امکان ندارد حکم حکوتی دیگر چه صیغه ای است؟

تذکر: اگر شیرینی مطالب قبلی این سلسله مباحث را با عمق وجود خویش درک نکرده اید به خاطر این است که خوب با سوال درگیر نشده اید و وقتی هنوز کاملا تشنه نیستید به سراغ جواب رفته اید. حال می توانید مخالف دفعات قبل عمل کنید و نتیجه آن را نیز امتحان کنید.

 

حقانیت و رستگاری در اسلام- بخش اول

اگه مطلب قبل این سلسله مباحث رو خونده باشید حتما این سوال تو ذهنتون میاد که اگه اسلام همه راه ها رو به سمت خدا نمیدونه و بر حق بودن همه ادیان رو قبول نمی کنه ، پس معیار خودش برا رستگاری چیه؟

یعنی به زبون ساده تر حقانیت و رستگاری تو اسلام چه طوری تعریف می شه؟

اگه دین برحق اسلام هست پس تکلیف دین های به حق قبلی مثل یهودیت و مسیحیت چی میشه؟

چرا نظر اسلام اینه که حتی دین های تحریف نشده قرن های گذشته هم الآن حقانیت ندارند؟

اصلا میدونستید که خود اسلام هم تو بعد حقانیت با اینکه انحصارگرایی یهودیت و مسیحیت رو نفی می کنه خودش به یه معنا انحصارگرا هست؟

تو این مطلب سعی شده این مباحث یه قدری باز بشه...

به نظر شما راه های رسیدن به خدا به تعداد دین های موجوده؟

 

یعنی همه دین ها حق و موجب رستگاری هستند؟

واضح تر این که این درسته که حقیقت مختص دین یا مذهب خاصی نیست و همه ادیان یه مقداری از حقیقت برخوردارند؟

 

اول یه دقیقه به جواب سوالات فکر کنید و اگه خواستید جواب ما رو هم بدونید به ادامه مطلب برید.

سوالات زیر را بخوانید و چند لحظه به آنها فکر کنید. اگر توانستید به سوالات زیر جواب دهید به ادامه مطلب نروید!!!

بعضی از فلاسفه غرب بحث هرمنوتیک فلسفی را مطرح کرده اند و بر این باورند که از متون مذهبی قرائت های متعددی وجود دارد، یعنی امکان برداشت ها و تفاسیر گوناگون از متون و آموزه های دینی وجود دارد، آیا نظر آنان درست است؟

آیا قرائت های متعددی از دین اسلام وجود دارد؟

اگر چنین نیست چرا تفاسیر متعددی از قرآن وجود دارد؟