وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ...

هُــرمان به معنی هوش و ذکاوت

سلسله مباحث مبانی اندیشه اسلامی (4)

شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۰۳ ب.ظ

در قسمت قبل اشاره شد که حقانیت از منظر اسلام به این معناست که هر یک از شریعت ها و آیین های الهی به عصر خاصی اختصاص دارند. در عصر خاتمیت، هرکس که پیام اسلام به او برسد، موظف است که به آن پاسخ مثبت دهد. از این رو در عصر خاتمیت اعتبار و حقانیت همه ادیان، حتی ادیان تحریف نشده مردود است. در ادامه موضع اسلام را در برابر رستگاری را به لطف خداوند بیان خواهیم کرد.

رستگاران از منظر اسلام

1. پیروان شریعت اسلام از عصر بعثت حضرت محمد(ص) تا انقراض عالم با شرط داشتن ایمان قلبی و عمل صالح

2. پیروان هریک از انبیای الهی دیگر در هر عصری که موظف بوده اند از آن پیامبر پیروی کنند با شرط داشتن ایمان قلبی و عمل صالح

3. قاصران؛ کسانی که به هر دلیل در شناخت شریعت یا مذهب حق قصور داشته و تقصیری نداشته اند، چه این قصور به علت نقص در خلقت مانند جنون یا سفاهت باشد و چه به علت نرسیدن پیام دین یا مذهب حق به آنها.

 

عذاب شوندگان از منظر اسلام

سنت الهی بر این قرار گرفته است که اهل جحود و مقصران عذاب شوند. اهل جحود کسانی هستند که پس از دستیابی به حجت الهی و دین حق عمدا آن را انکار می کنند و مقصران کسانی هستند که به رغم توانایی بر شناخت حجت الهی و دین حق، از تلاش برای یافتن آن خودداری می کنند.

علاوه بر این دو گروه کسانی نیز هستند که ایمان آورده اما اعمال ناشایست انجام می دهند. آنها نیز گرفتار عذاب الهی می شوند.

البته بدیهی است که درجات عذاب این سه گروه با هم متفاوت است.

 

نتیجه گیری کاربردی که همه ما باید آن را حفظ باشیم!!

از منظر اسلام در مسئله رستگاری، ملاک اخلاص و تسلیم بودن در برابر خداوند متعال است. از این روی کسانی به رستگاری می رسند که به فرمان الهی گردن نهاده، در برابر او تسلیم باشند، اعم از اینکه پیام دین حق به آنها رسیده باشد یا اینکه پیام دین حق به آنها نرسیده باشد (قاصران). اما کسانی که اهل تسلیم نیستند و در برابر فرمان الهی سرسختی نشان میدهند و عالمانه و از روی عمد آن را انکار کرده، ایمان نمی آورند و نیز کسانی که به رغم توانایی، برای شناخت دین حق تلاش نمی کنند و از تکلیف الهی خود در این مورد می گذرند و یا کسانی که ایمان آورده، اما با وجود داشتن ایمان در بعد عمل تسلیم فرمان خدا نیستند و اعمال ناشایست انجام میدهند آنها گرفتار عذاب الهی می شوند.

 

 

یک شبهه معروف و پاسخ به آن:

از پیامبر اکرم روایت شده که فرمودند: الطرق الی الله تعالی بعدد انفاس الخلائق.

اگر کسی که معتقد به پلورالیسم دینی است (در مورد پلورالیسم دینی قبلا در همین سلسله مباحث صحبت شد)، از این روایت استفاده کند و بگوید" عزیز دل برادر، راه های رسیدن به خدا به عدد انسان هاست"، شما چگونه از اعتقادات خود دفاع می کنید؟

 

اول یک دقیقه فکر کنید و بعد ادامه بحث را دنبال کنید.

 پاسخ:

1. اعتبار و حقانیت ادیان تحریف شده عقلا ممتنع است و مشکلات عقلی بسیاری دارد. به همین دلیل نمی توان ادیان تحریف شده حتی مسیحیت و یهودیت را معتبر و راهی به سوی حق دانست.

2. منظور از طریق، شریعت و آیین نیست بلکه منظور راه خداشناسی است. در واقع منظور این است که برای شناخت حق تعالی راه های شهودی یا استدلالی بسیاری به اندازه شماره انسان ها و مخلوقات و ممکنات وجود دارد. این سخن ربطی به پلورالیسم دینی و اعتبار همه ادیان ندارد. همیشه حکما و عرفا این حقیقت را بیان می کرده اند که هرکس، خود، آیت حق است و می تواند از طریق خود، به شناخت حق نائل شود.

3. از تمام این دلایل که بگذریم ، این حدیث را نمی توان در مجامع روایی شیعه پیدا کرد و صرفا برخی از متاخران آن را بدون سند در کتاب های خود ذکر کرده اند. پس از نظر سند نیز معتبر نیست.

اگر اکنون بتوانید ویژگی های رستگاران را در ذهن خود مرور کنید می توان امید داشت که من نیز یکی از آنها باشم!!!

 

انشاالله شنبه هفته آینده در مورد امکان تغییر در دین و تغییر و تحول آن متناسب با نیازهای بشر صحبت خواهیم کرد.

  • صاحب خانه

نظرات  (۳)

صاحبخانه سلام....
با علم باینکه مدتی طول میکشه تاجوابمو دریافت کنم و متاسفانه قادر به جوابگویی در اسرع وقت نیستید،یه سوال!؟
با توجه باینکه دین مبین اسلام ،آخرین وکاملترین دین آسمانی است،آیا میتوان نتیجه گرفت که تفکر دینی محصول نوعی
فرآیند تکامل در طول تاریخ بشری است؟؟؟
امیدوارم زود جواب رو دریافت کنم!!!

پاسخ:
سلام
میشه یکم بیشتر توضیح بدید؟
علیک استاد...
منظورم بسیار واضح وروشن،کلمات خود زبان گویای ذهن هستند!
با توجه به مباحث شیرین مبانی اندیشه ها از 1 الی 4 آیا میتوان گفت که اندیشه دینی ،در طول سنوات تاریخی به فراخور زمان ومکان بشر،به تکامل رسیده وخروجی آن کاملترین دین که همان اسلام است میباشد؟؟!
امیدوارم حق مطلب رو ادا کرده باشم! بامید جواب ....
یاحق 
پاسخ:

مفتش جان سلام
   اول از همه باید ازت تشکر کنم که ما رو درک می کنی و به ما به اندازه کافی وقت میدی تا جوابی که درخور سوال شما باشه برات بنویسم، البته با همه این مهربونیات تیزی بعضی از کلماتت رو هم هر از گاهی به وجود ما میشونی!!!

اگه که ازت خواستم که منظورتو واضح تر بیان کنی به دلیل این بود که سوالت خیلی کلی بود و امیدوار بودم که با توضیح بیشتر یه خورده بتونم جزیی تر وارد بحث بشم که متاسفانه تیرم به سنگ خورد!
در مورد پاسخ سوالت هم به نظرم رسید که اینقدرها این بحث مفید و به درد بخور هست که استحقاق یه پست کامل تو این سلسله مباحث رو داشته باشه و بهتر دیدم به طور مفصل تو شماره 2 هفته دیگه در موردش بحث کنم-همون طور که میدونی مطلب این هفته رو از قبل قول دادم ولی انشاالله تو مطلب دفعه بعد مفصل در موردش صحبت میکنم.-

امیدوارم که منو ببخشی و با صبری که داری منتظر اونم بمونی

ممنون

شاگرد کوچک شما؛ صاحبخانه

باسلام خدمت جناب صاحبخانه

واقعا نمیدونم کجای این نوشتار باعث شده که رنجیده خاطر بشید!!
اگر قصوری در این زمینه از بنده است،عفو نمایید !
توقع داشتم جواب سوال رو زودتر بگیرم که باز هم صبر میکنم!

  باتشکر...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">