فقط 72 نفر پای آقاشون می مونن...
چه حکایتی هست که عدد 72 با فداکاری و ایثار و شهادت گره خورده؟
72 نفر شهید... این عدد چه رمزی با خود دارد خدا میداند... چگونه می توان به راحتی از کنار این عدد گذشت وقتی که روز عاشورا و زمین کرب و بلا با این عدد گره خورده است؟ وقتی که حادثه ای جهانی و ابدی به آن وابسته شده است؟ وقتی که قرار است تک تک حوادث عاشورا زیر ذره بین قرار گیرد و درس حیات طیبه دنیوی و اخروی ما شوند، مگر می توان از این عدد به راحتی گذشت؟
ناخود آگاه به یاد اعداد مشهور می افتم. عدد 313 یکی دیگر از آن اعداد است. عددی که گذشته و آینده اش با هم پیوند خورده است. شهدای جنگ بدر در گذشته و حلقه مرکزی قیام حضرت صاحب الامر(ع) در آینده. قیامی که قرار است شعله های آن از زیر خاکستر دنیای مدرن امروز زبانه کشد و دوباره 313 نفر از فرماندهان اصلی این قیام، شهدای شکوفایی اولیه اسلام را یاد آوری کنند، بگذریم از شباهت هایی به جز این عدد اسرار آمیز مثل یکسانی سرزمین قیام و قیام مجدد و ...
اما چه رمزی در عدد 72 نهفته است؟ عدد 72 در گذشته ما چه در اسلام و چه در انقلاب جاویدان شده است. آن 313 نفر در رشد نهال اسلام نقش داشتند و 313 نفر دیگر نیز در آینده نقش اصلی درخشش مجدد اسلام را خواهند داشت. شاید بعضی گمان کنند که آن 72 نفر شهدای کربلا نیز که با خون پاک خود جهان اسلام را حیات دوباره بخشیدند در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و به همراه دکتر بهشتی تکرار شدند، ولی...
ولی من 72 نفر دیگر را سراغ دارم که باز هم جان دوباره ای به جامعه ی اسلامی دادند. سردار احمدیان که از فرماندهان دفاع مقدس بوده و بعد از جنگ نیز دوستان خود را فراموش نکرده و مشغول تفحص آنان بوده است این ماجرا را تعریف می کند که شنیدن آن خالی از لطف نیست...
دریافت
حجم: 1.57 مگابایت
پانوشت:
باز هم دَم "شهدا" گرم...!
با تشکر ویژه از آقای محمد جواد جوکار که گاهاً عکس هایش بدجور دلمان را می بَرَد...
- ۹۲/۰۸/۱۰