در مکتب شیخ!!!

تعجب است از جماعتی که می دانند معجزه ی پیامبر خاتم صلوات الله علیه و اله و سلم کتاب است و برای خواندن کتاب باید سواد داشت و سواد در هر سطحی محرکی است برای یادگیری و علم آموزی ...

اونوقت همین آدما با وقاحت و چه بسا حماقت و چه بسا بلاهتی مثال زدنی زل می زنن تو چشم آدم که آقا این اسلام خیلی ربطی به علم نداره ها... و بعضی احکامش هم اینطور و آنطور...  آخرش هم که کم میاره میگه ما که آخرت نداریم، دنیا هم نداشته باشیم؟؟؟! ـ استدلالش تو حلقم! ـ یکیش یه حرفی زد که خیلی سوختم:" حالا اینقدر نماز خوندیم به کجا رسیدیم؟" یا تازه کاری(!!!) میگفت باید سیاست داشت و زرنگ بود... همه کارا هم برا خدا؟ مگه میشه؟

ـ برو بابا تو هم!

ـ یه چیزی بگو تا بخندیم!

ـ راست میگه!

این حرف  بعضیا برمیگرده به چگونگی تشکیل شخصیت افراد در دوران نوجوانی و شرایط خانواده و صد البته دوستان! که اگه تونستم با خودم کنار بیام حتما دربارش مینویسم!

برادر من! یه کارخونه ی تولید فازمتر هم اگه برای محصولش کاتالوگه روش استفاده و نگهداری چاپ نکنه، اداره استاندارد و سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان شنگول آباد سفلی هم بهش مجوز تولید نمیده!!! اونوقت خلقت با این عظمت دستور کار و راهنما نمیخواد؟؟؟ ای مصب تون رو شکر، نکنه جای من وسط جماعتتون اشتباهیه؟!! عایا...؟

دیگه مباحث داره میره در حد کتاب هدیه های آسمانی چهارم دبستان! خداکنه فقط مخ آدم باهاش کل نندازه این وسط!

نگفتم که بخندین!!! اینم میگم که بدونین:

وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا ﴿۲۷﴾  

و روزى است که ستمکار دستهاى خود را مى‏گزد [و] مى‏گوید اى کاش با پیامبر راهى برمى‏گرفتم (۲7)

 

یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا ﴿۲۸﴾

 اى واى کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم (۲8)

 

 

لقد أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا ﴿۲۹﴾

 او [بود که] مرا به گمراهى کشانید پس از آنکه قرآن به من رسیده بود و شیطان همواره فروگذارنده انسان است (۲9)

 

 وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿۳۰﴾  

و پیامبر [خدا] گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند (۳0)

 

سوره ی مبارکه ی فرقان

 

پانوشت:

کارتان را برای خدا نکنید
برای خدا کار کنید! تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا...!
شهید سید مرتضی آوینی